top of page
بگو پیوسته نام دوست را آهسته آهسته
مس دل کن طلا زین کیمیا آهسته آهسته
بنوش از بادهٔ توحید در میخانه وحدت
که از یادت برد ما و شما آهسته آهسته
بزن پا بر سر هستی تهیدست از دو عالم شو
که گردی محرم راز خدا آهسته آهسته
بجو راهی از آن شاهی که دارد نعمتاللهی
بود کز تو تو را سازد جدا آهسته آهسته
به کوی عشق بیصبری نمیباید که صد مشکل
شود آسان به تسلیم و رضا آهسته آهسته
هزاران آزمون در پیش دارد عاشق صادق
به راز عشق گردد آشنا آهسته آهسته
مقامات طریقت را کند طی عارف سالک
رود راه بقا بعد از فنا آهسته آهسته
بود در مکتب عشاق خاموشی به از گفتن
عیان شد نوربخش این مدعا آهسته آهسته
bottom of page