فارسی
English
Español
More
آن به که نگویی از محبت
جایی سخنی گزاف ای دل
تو نسبت دوستی چه دانی
جز خواب و خیال لاف ای دل
عاشق نبود سوای معشوق
گر آینه گشت صاف ای دل
محبوب چو خویش جلوهگر ساخت
گردید محب معاف ای دل
یک موج ز بحر شد هویدا
لاحول بگفت و زد به دریا